top of page
هیپنوتیزم چیست؟
( کتاب : نحوه کاربرد قدرت خود هیپنوتیزم - دکتر رضا جمالیان )
هنوز برخی تصور می کنند در حالت هیپنوتیزم یک فرد مقتدر و ماهر بصورت فعالانه ای فردی را که حالت تسلیم پذیری بخود گرفته، کنترل می کند. این تصور از واقعیت علمی بدور است.
تصور وجود یک هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرارآمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور به قرن هیجدهم و عصرمسمر Mesmer مربوط می شود که با نیروهای مرموز و مغناطیسی شدن صورت می گرفت.هیپنوتیزور در این عصر انسانی با قدرتی جادوئی و غول آسا بود که با وسایل اهریمنی اراده و روح انسانها را کنترل و اداره می نمود. نظریه جدید درباره هیپنوتیزم و هیپنوتیزور با این ایده های قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد.
خلسۀ هیپنوتیزمی در اصل یک حالت جذبه و گیرایی عمیق است. در جریان هیپنوتیسم، یک سوژۀ هیپنوتیزمی، خوب به آنچه که فرد هیپنوتیزم کننده به او می گوید، با علاقه و اشتیاق توجه می کند و بصورت ثابت قدم و مستمر بر روی تعالیم و راهنمائی های او تمرکز می کند و به سرعت و دقت تذکرات او را در خاطر خود نگه می دارد.
بندرت اگر تضادی بین صحبتهای هیپنوتیزور و سوژه بوجود آید، سوژه معمولا آن چیزی را اجرا می کند که خواستۀ قلبی اوست و افکار نامربوط را به این صورت از صفحۀ ضمیر خودش طرد می کند ، ولی معمولا نظرات و دستوراتی که توسط هیپنوتیزور به او ابلاغ می گردد، بصورتی انحصاری در خاطر سوژه قرار می گیرد.
دکتر لوبا ( دانشمند امریکائی ) میگوید : چکیده و گوهر هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یک تمایل و توانایی خلاصه میشود که نقش و اهمیت فرد هیپنوتیزم شونده در سطح والایی قرار گرفته است. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمرکز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمرکز بخشد. مطالبی که هیپنوتیزور به او ارائه می دهد ممکن است حقایقی قطعی و یا مطالبی سمبولیک باشند.
ماهیت هیپنوتیزم
- هیپنوتیزم بر اثر تمرکز فکری بوجود می آید.
- هیپنوتیزم شدن نشانه ضعف روحی نیست بلکه نشانۀ یک سطح بالا از هوش و استعداد است و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمرکز می باشد.
- هیپنوتیزم تحت تسلط دیگری قرار گرفتن نیست. هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت کننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم بازی میکند و کار اصلی را در این جریان خود سوژه انجام می دهد.
- هیپنوتیزم یک حالت خواب نیست . دکتر هربرت اشبیگل استاد بالینی روانپزشکی در کالج پزشکان داخلی و جراحان کلمبیا معتقد است : « در دامنه آگاهی بشری اگر حالت آگاهی معمولی در میان یک خط قرار گرفته باشد، در یک انتهای این خط حالت اغماء یا بیهوشی کامل و در انتهای دیگرش هیپنوتیزم یا تمرکز زیاد قرار می گیرند. حالت خلسه یا ترانس یک باریکه یا نواری از حالت تمرکز و تجمع وضع آگاهی و توجه انسانی می باشد که بسیاری از محرکات غیر مرتبط محیطی را حذف می کند.
حالت هیپنوتیزم هوشیاری عادی حالت اغماء
این تصوری که از هیپنوتیزم ارائه گردید، با پدیده هایی که بصورت خود جوش در جریان زندگی روزمره ما بوجود می آیند، مطابقت میکنند، مواقعی که ما شدیدا توسط جریاناتی که در اطراف ما می گذرند، جذب می شویم.
دکتر کلمن : « در زندگی روزمره، ما بارها حالت خلسه یا از خود بیخود شدگی را تجربه می کنیم، در شرایطی که وقایعی به اصطلاح روح ما را تسخیر می کنند. در این لحظات ما آنچه را که در اطرافمان می گذرد، فراموش میکنیم. برای مثال کسانی که مرحله نهائی یک مسابقۀ فوتبال را در تلویزیون مشاهده می کنند، تمام توجه خود را بر روی بازی متمرکز می سازند و نسبت به همه چیز ازجمله به چه صورتی روی مبل قرار گرفته و یا اینکه همسرش او را برای صرف غذا صدا می کند، بی توجه می گردند.»
نوعی دیگر از فرآیندهایی که در زندگی ما را جذب می کنند، توسط دکتر لوبا به این صورت مورد توجه قرار گرفته است : « موقعی که وقایع خشن و نا گواری روی می دهد، انسان که قدرت قبول فوری آنها را ندارد، ترجیح می دهد که بصورت اقدام دفاعی، واقعیت موجود را نادیده گرفته و تمام حواس خود را بر روی افکار شیرین خود متمرکز سازد . بنابراین او همه چیز را که در اطراف اوست فراموش می کند . در این شرایط صحنه ای که او می بیند، مانند آن است که فردی در حالت هیپنوتیزم یک صحنه خیالی را مشاهده می نماید و آنرا نوعی توهم تلقی می کند .»
بسیاری از ما حتی حالت بی دردی را تجربه کرده ایم، مثلا موقعی که عمیقا توسط یک داستان پلیسی مجذوب شده ایم، برخی دردهای سبک بدنی را حس نمی کنیم ( مثال روشنتر شاید حالت سربازانی باشد که در لحظات پر التهاب جنگ برخورد تیر یا ترکش را اصلا متوجه نشده اند و پس از مدتی متوجه مجروح شدن خود شده اند). در برخی از موقعیت ها از جمله در لحظاتی از زندگی که تمام توجه خود را متوجه احساس نامطبوعی کرده ایم - مثلا انتظار درد روی صندلی دندانپزشک و یا توجه برای احساس بو یا طعمی نا خوشایند - در سطح شدیدتری دردها و طعم بد را ممکن است احساس کنیم.
برخی از افراد در لحظاتی که قانع شده و یا به او تلقین شده که از عهده کار بخصوصی بر نمی آید، نمی تواند بخوبی آن کار ساده را انجام دهد. این پدیده بصورت خنده آوری در شرایطی اتفاق می افتد که به ما تلقین میشود که حتما نمیتوانیم از روی نهر باریکی بپریم و حتما داخل آن می افتیم و این تلقین موثر واقع میشود! ولی اگر ما اعتماد بنفس خودمان را بدست بیاوریم و مطمئن شویم که قادر به انجام این کار هستیم، حتما در انجام آن توفیق پیدا می کنیم.
تمام پدیده های بالا از جمله فراموش کردن مطالبی مرتبط با زندگی روزمره ما از جمله نام اطرافیانمان، مثالهای دیگری از پدیده های هیپنوتیزمی می باشند.
bottom of page